[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 94 فروردین 5 , ساعت 9:21 عصر

سری جدید عکس های فانتزی LOVE و قلب


چهارشنبه 94 فروردین 5 , ساعت 9:20 عصر

سری جدید عکس های فانتزی LOVE و قلب


چهارشنبه 94 فروردین 5 , ساعت 9:17 عصر

گلچینی از سری جدید عکس های عاشقانه


پنج شنبه 93 اسفند 28 , ساعت 5:35 عصر

تنها برگ هایی زیر پا می افتند

که برای لحظه ای رقص در باد
شاخه ی خود را فراموش می کنند


پنج شنبه 93 اسفند 28 , ساعت 5:25 عصر

سلام خدای مهربان. شکر وباز هم شکر.اما نمیدانم برای کدامین نعمت ولطفت شکر گویم براستی ایا شکر گفتن من همه بخشندگی تو را در بر میگیرد.میدانی ای مهربان شاید من فقط تنها بخاطر داشته هایم شکر گویم وندانم انچه ندای رحمت بزرگیست که بر داشته ای.بعضی وقتها میگویم کاش فلان کار یا موقعییت را داشتم. یا کاش فلان میشد یاووووووو.اما یادم نیست تو ان بالا مرا وهمه عالم را زیر نظر داری گاهی خنده ات میگیرد از این ارزوهای کوپک وحقیر من.گاهی ندا میدهی چرا به خودم ارزویت را نمیگوی وبه بنده ام روی می اوری.گاهی از نادانیم خشمگین میشوی..اما باز من حواسم به همه هست جز تو.ولی االان،همین الان میگویم بخاطر تمامی داشته ونداشته هایم شکرت. تورا دارم چه غم دارم.دوستت دارم معبودم.


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ